جزیره قشم، تنگه چاهکوه، داستان ها و طبیعت و تاریخ
در جزیره قشم من از پیرمردان بسیاری از روستاها درباره داستان هایی که به طبیعت جزیره گره خورده بودند پرسیدم، خاطرم هست که یک روز با چندتن از پیرمردان روستای چاهوشرقی از تنگه چاهکوه بازدید کردیم تا نشانه های داستان هایی را که در مورد تنگه تعریف می کردند، از نزدیک ببینیم. در مورد تنگه چاهکوه دو داستان شاخص وجود دارد و چقدر حیف که امروز گردشگران بدون شنیدن این داستان ها وارد تنگه می شوند تا به سمت دیواره های متخلخل انتهای تنگه بروند و بازگردند. اما این دو داستان کدام اند ؟ یکی از اینها درباره حضور جواسم (دزدان دریایی) در تنگه و کشته شدن فردی به نام بابو گورمالی و خواهرزاده اش توسط ایشان است و جالب اینکه دو قبر منسوب به این دونفر وجود دارد که داستان یورش های پیاپی جواسم به جزیره را زنده نگه می دارند. داستان دیگر درباره حضور حضرت خضر در تنگه است، جای پای منقوش بر سنگ در چند جا به چشم می خورد و تخته سنگی در اوایل تنگه با هفتاد سوراخ بعنوان سنگ قدمگاه یا سنگ زیارت شناخته می شود.
من در پی چرایی وجود چنین داستان هایی در خصوص دزدان دریایی جواسم ( که قبل از تشکیل امارات متحده عربی از راس الخیمه به قشم حمله می کرده اند ) و همچنین داستان قرآنی حضرت خضر پژوهش هایی انجام دادم و به نتایج جالبی رسیدم که چرا چنین داستان هایی به تنگه چاهکوه قشم گره خورده اند، امیدوارم یک روز مجالی پیدا کنم تا در این خصوص بیشتر اطلاع رسانی کرده و دیده ها و شنیده ها را مکتوب و منتشر کرده تا گردشگران، گردش فرهنگی تری در قشم داشته باشند.
بهزاد ر یاضی