جشنواره گرگان
![]()
جشنواره جوانان کشور یه امتیاز ویژه داره و اون رقابت حضوری هنرمندان جوانه .... از این جهت یه جشنواره خاصه ... دیدن دوستان ... تجدید خاطرات ... بازیگوشی و شیطنت های خاص برو بچه های درگیر هنر و از همه مهمتر کارکردن در کارگاه کنار هم ( مفهوم واقعی رقابت درعین رفاقت !!.... حال خودم بهم خورد از این جمله کلیشه ای ... انگار طرفدار پرسپولیس بین استقلالی ها نشسته رو به دوربین 90 اینو می گه......... )
تیم ما (تهران) یه تیم 8 نفره بود که در رشته های کاریکاتور . نقاشی. گرافیک . حجم و طراحی شرکت کرد .. جالب اینکه 6 نفر از ما از دانشکده هنرهای زیبا بودیم .... در آخر هم من در رشته کاریکاتور . مرتضی قنبری در طراحی و بهداد نیک امجاد در گرافیک لوح تقدیر و جایزه نقدی گرفتیم ( البته بخاطر یه سهل انگاریهایی جایزه من و بهداد رو هنوز ندادن .... دنبالشیم ... امیدواریم ملا خور نشه ! )
از صبح ساعت 9 کار می کردیم تا نهار ... نهار رو تو کارگاه می خوردیم ... خیلی مزه می داد ... مثل نقاشهای ساختمان کف زمین .. دور هم ... بعد دوباره شروع می کردیم تا 6 بعدالظهر
![]()
محمود آزادنیا دوست باحالم که از مشهد تو بخش کاریکاتور شرکت کرده بود دوتا استعداد بزرگ داره اولی استعداد عجیبش در لیچار گوییه .... لیچارهای محمود بلاتشبیه مثل سخن سعدی شیرین و بجاست .............. از آنجا که خودم مدتی در عرصه لیچار سیر کردم قاطعانه اقرار می کنم که محمود واقعا یه نابغه است در این وادی ... دومین استعداد محمود نقاشیه ... واقعا استاده و ترکیب رنگ رو خیلی خوب می شناسه .... محمود روی لباسش یه پیپ کشیده که واقعا طبیعیه و بارها خودش رو هم به اشتباه انداخته ...... چون این پیپ رو از روی پیپ خودش کشیده
![]()
اردشیر رستمی یکی از داورهای بخش کاریکاتور بود ... من واقعا دوسش دارم ... باید با این آدم مثل یه گل رفتار کرد بس که احساسات لطیفی داره ... متاسقانه زندگی برای اینجور آدمها آسون نیست ... خیلی بده آدم اینقدر حساس باشه و سر و کارش به آدمهای بدون درک و با فهم پایین بیافته ........ رفتار بدور از ادب بعضی از پرسنل جشنواره در روز اول (پس گرفتن وسایل کار از کاریکاتوریست ها ) عمیقا اردشیر رو ناراحت کرد ....
![]()
....... در این جشنواره قرار بود هنرمندان 25 کشور هم شرکت کنند که با توجه به جریانات اخیر در ایران تنها 9 کشور که احتمالا از ایران ناامن تر بودند هنرمندانشان را فرستادند ... کشورهایی نظیر افغانستان و پاکستان و بنگلادش و ...... برگزار کنندگان جشنواره هم انصافا بهشون حال دادن .... بالاخره ایرانی ها همیشه در مقابل خارجی می خواد مال هر دهاتی باشه اعتماد بنفسشون رو از دست می دن و زیادی طرف رو پروار می کنن ........ یکی از هنرمندان آفریقایی در بخش نقاشی تابلویی از چهره یکی از مسـئولین اصلی جشنواره کشید که عرق شرم رو بر پیشانی هرچی پاچه خواره تو عالم جاری می کرد ... نمی دونم این اثر !! چه ربطی به موضوع بخش نقاشی داشت که جایزه هم گرفت !
تصویر زیر نقوش روی دست یکی از شرکت کنندگان خارجی است ... از آنجا که جالب بودند ازش خواستم عکسش را داشته باشم ........... دختری بود از پاکستان
![]()




بهزاد ر یاضی